دانلود نرم افزار,مقاله,برنامه موبایل,کلیپ,طنز,مطالب جالب,سرگرمی,تبادل لینک,پزشکی |
این انجمن را در گوگل محبوب کنید | |
کسانی که آنلاین هستند | در مجموع 972 كاربر Online ميباشد :: 63 كاربر ثبت نام شده، 17 كاربر مخفي و 892 مهمان :: 3 روبات در صفحه اصلی
Milad,alirezajaveri,pardis ,milad2013,Admin,m_nosrat ,phs,iman18,najafi,farnaz ,farzad,جوجو66,mahrokh ,Mehdi13,mehdi-beyki,,arsham ,rainboy,pooryasad,u235 ,ZALEM,mojode_bartar ,mknikoo,mahdi86,series 131,adelll_2323,farshad-53 ehsan-adibi,crazy-kids,sepide navab69,sara,درسا,ali98,gallows pedram,mehdii,king92,alireza1367 MOJIROYA,perilous,ستاره,جابر عسکری maysam,7milad7,نگار,masud51 maya,abtin_24,Mehran1374,اطلس hashem20,هلن,MORTEZA SHOKRI mitra_mp,mehras,lililala,DigiteC kazemloo,15243,zeynab khanom nazila,mild_nurse,شیما صدیقیان,m.z.m
[ مشاهده کاربران آنلاین ] بيشترين آمار حضور كاربران در سايت برابر 1287 و در تاريخ 1 آگوست 2011 - 16:55 بوده است. |
احصائيات | تعداد کاربران ثبت نام شده: 6698 جديدترين کاربر ثبت نام شده: بزرگمهر
تعداد موضوعات ارسال شده توسط کاربران سايت: 10351 في 6256 موضوع
|
بازدید کنندگان از سایت | |
المواضيع الأخيرة | » خر من طرف link4rank.rozblog.com الجمعة فبراير 27, 2015 2:26 am
» نوشتن متن خود بر روی یک عکس با امکانات خوب(انلاین) من طرف میلادشونم الخميس فبراير 05, 2015 7:45 pm
» ترفندهای شگفت انگیز در گوشی اندروید من طرف Milad السبت أكتوبر 25, 2014 6:06 pm
» جت روم اختصاصی من و تو من طرف ارین الأحد سبتمبر 07, 2014 4:04 am
» ایرونا - خرید و فروش کالاهای نو و دست دوم(مزایده و فروش مستفیم) من طرف erona.ir الأربعاء مايو 14, 2014 8:41 pm
» عکس همسر مستربین من طرف پویا الثلاثاء نوفمبر 19, 2013 10:47 am
» قالب بسیار جدید و حرفه ای مدیا برای پارسی کیوت( وی سی پی) من طرف shoeib63 الجمعة نوفمبر 08, 2013 1:33 pm
» چند ترفند توپ براي بازي جنگهاي صليبي(قلعه) من طرف hovo1357 الأربعاء أكتوبر 23, 2013 3:04 am
» دانلود جدیدترین آهنگهای شاد من طرف hovo1357 الأربعاء أكتوبر 23, 2013 2:55 am
» یه سایت جالب واسه سرگرمی من طرف Milad السبت أكتوبر 05, 2013 10:52 am
» این پست را تو بنویس از تنهایی هایت......!!! من طرف Milad السبت أكتوبر 05, 2013 10:50 am
» از هر جا سخنی هست ....!!! من طرف Milad السبت أكتوبر 05, 2013 10:46 am
» یادداشتهای پر از حسرت..... من طرف Milad السبت أكتوبر 05, 2013 10:43 am
» دلت براش تنگ شده... من طرف Milad السبت أكتوبر 05, 2013 10:36 am
» تو را دختر خانوم مینامند . . . من طرف Milad السبت أكتوبر 05, 2013 10:35 am
» چند سطر تنهایی........... من طرف Milad السبت أكتوبر 05, 2013 10:34 am
» فال روزانه شنبه 13 مهر 1392 من طرف Milad السبت أكتوبر 05, 2013 10:32 am
» گالری عکس از حیوانات بامزه من طرف siamakpattaya الجمعة أكتوبر 04, 2013 8:27 am
» دانلود بازی فارم فرنزی 4 - Farm Frenzy – Ancient Rome با لینک مستقیم من طرف barad الأربعاء يوليو 24, 2013 11:24 am
» بهترین سایت برای ساخت انجمن رایگان فارسی(با امکانات حرفه ای و جدید) من طرف mohamad23 الأربعاء يوليو 24, 2013 6:38 am
» دانلود جدیدترین آهنگ های شاد ایرانی مخصوص عروسی من طرف الک رمزی الثلاثاء يوليو 16, 2013 10:36 am
» چــــــــت روم دوســتـــانـــه انــــجـــمـــن منو تو من طرف mgkh السبت يونيو 08, 2013 9:31 am
» شعر عشقولانه من طرف minamina الثلاثاء يونيو 04, 2013 3:26 am
» اس ام اس های عاشقانه جدید مهر ماه 1390 من طرف minamina السبت يونيو 01, 2013 9:02 am
» اس ام اس باحال مخصوص ضدحال به پسرها و دخترها من طرف امیر علی الثلاثاء مايو 28, 2013 5:36 am
» ترول های جدید بهار 92 من طرف malijoon الأربعاء مايو 01, 2013 4:09 am
» اس ام اس سرکاری سری چهاردهم من طرف malijoon الأربعاء مايو 01, 2013 4:07 am
» دانلود جدیدترین آهنگ حسین تهی به نام جانگولر من طرف malijoon الأربعاء مايو 01, 2013 4:07 am
» علت های آب آوردن مغز من طرف malijoon الأربعاء مايو 01, 2013 4:04 am
» کمک من طرف پرنیان السبت أبريل 06, 2013 3:54 pm
» ض من طرف shafghat السبت مارس 23, 2013 2:30 pm
» SMS بر ضد دخترا .............................. من طرف SAJADSALAMI الإثنين مارس 04, 2013 12:50 pm
» كاروتلاش يك مادرواقعي من طرف باران@ الخميس يناير 31, 2013 2:19 am
» دانستنی های جالب! من طرف باران@ الخميس يناير 31, 2013 2:04 am
» وصيت نامه يمنتشرنشده ي بزبزقندي من طرف باران@ الخميس يناير 31, 2013 1:43 am
» اسکریپت ساخت آپلود سنتر برای گیگفا وی گیگ و........ من طرف LILIMOB الخميس يناير 17, 2013 5:13 am
» جدیدترین کد تقلب برای تراوین(جدید) من طرف بردیا الأربعاء يناير 09, 2013 1:04 pm
» نگاه های یک مرد به خانواده همسر ! ( طنز ) من طرف پوریا 2424 الأحد ديسمبر 16, 2012 10:43 am
» مسابقه شماره یک انجمن منو تو من طرف پوریا 2424 الأحد ديسمبر 16, 2012 9:37 am
» اس ام اس هایی از سخنان کورش کبیر من طرف پوریا 2424 الأحد ديسمبر 16, 2012 9:07 am
» بهترین کرم های زیبایی صورت و ضد چروک من طرف پوریا 2424 السبت ديسمبر 15, 2012 3:10 pm
» رمز های بازی کال اف دیوتی 7 من طرف پوریا 2424 السبت ديسمبر 15, 2012 1:54 pm
» رمز های بازی های کامپیوتری من طرف پوریا 2424 السبت ديسمبر 15, 2012 1:50 pm
» رمز های5سن اندریاس من طرف پوریا 2424 السبت ديسمبر 15, 2012 1:44 pm
» کد تقلب بازی جی تی آی (IV) من طرف پوریا 2424 السبت ديسمبر 15, 2012 1:42 pm
» جک و اس ام اس های خنده دار ( اسفند ماه ) من طرف پوریا 2424 السبت ديسمبر 15, 2012 1:05 pm
» مدیر کل سایت من طرف پوریا 2424 الجمعة ديسمبر 14, 2012 4:18 pm
» جوک حیوانات سری پنجم من طرف پوریا 2424 الجمعة ديسمبر 14, 2012 2:45 pm
» جوک های خنده دار جدید (45) من طرف پوریا 2424 الجمعة ديسمبر 14, 2012 2:31 pm
» جوک مردان سری پنجم من طرف پوریا 2424 الجمعة ديسمبر 14, 2012 2:28 pm
|
تسجيل صفحاتك المفضلة في مواقع خارجية | |
| | الکسندر در قلب ايران | |
| | نويسنده | پيام |
---|
arsham مدیران کل انجمن
تاریخ عضویت : 2011-02-23 سن این کاربر : 37
| عنوان: الکسندر در قلب ايران الخميس مارس 03, 2011 5:53 am | |
| اسکندر پس از گرفتن شوش، در صدد برآمد تا پيش از آغاز زمستان، خود را به پارس، پايتخت افسانه اي شاهنشاهي پارسي ايران برساند. پارس قلب ايران و جايگاه دليرترين ايرانيان بود که همگي آنان تيرانداز بودند و مردمان آن برتر از شهرباني هاي ديگر بودند. پارس و برترين شهرهاي آن، پارسه و پاسارگاد حتي در زمان اسکندر همچنان مرکز و بستر آرماني قدرت شاه بزرگ بود و اين جايگاه را هرگز از دست نداد.[۱] ديودور مي نويسد که براي رفتن از شوش به پارسه، ۲۴ روز از شاهراه وقت ضرورت داشت؛ ولي نظام انتقال صدا به گونه اي برقرار بود که پيام ها به سرعت از پارسه به شوش مي رسيد. باري نخستين بخش اين راه ساده بود، چراکه شاهراه، شوش را به پارسه شهر و پاسارگاد پيوند مي داد. پس از گذر از رودي در شوشتر و از ميان بردن پايداري در منطقهي مسجد سليمان، سپاه مقدوني در نزديکي هفتگل امروزي بخش شد. سردار اسکندر پارمنيون، با نيمي از ارتش در شاهراه به راه خود ادامه داد و خود گجسته نيز راه کوهستان زاگرس را به پيش گرفت. پس از کشتار گروهي از مردم که زندگي شباني داشتند، گجسته غارت کنان به دشت پاخترياسوج رسيد. در اين جا مقدونيان خود را آماده کردند تا از دربند پارس در پاختر خاوريياسوج بگذرند. آريابرزن که او را شهربان پارس ناميده اند، از حرکت مقدونيان آگاه بود؛ وي با لشکري شايد ده هزارتني، دربند را گرفته بود؛ آريان مي نويسد که وي در تنگه ديواري ساخته بود. مقدونيان درون دره به پيشروي ادامه مي دادند تا جايي که دره به چپ پيچيد، نخستين سربازان گجسته دريافتند که راه از سوي سربازان آريابرزن بسته است، از همه سو سربازان پارسي با منجنيق ويا با دست به سوي مقدونيان سنگ پرتاب کردند؛ مقدونيان مجبور به عقب نشيني شدند. اسکندر نمي دانست که چه کند، سرانجام چوپاني ليکي که در گذشته از سوي پارسيان به اين جا آورده شده بود و به چند زبان سخن مي گفت، راه پنهاني دورزدن نيروي آريابرزن را به نيروهاي گجسته نشان داد. اسکندر شبانه بخشي از سپاه را به پشت سر نيروهاي آريابرزن رسانيده، مقدونيان از دو سو به آريابرزن شبيخون زدند. پارسيان ديدند که از هرسو جنگ افزار مقدونيان مي درخشد و دريافتند که محصور شده اند، با اين همه تسليم نشدند. آريابرزن و سربازانش با رشادتي وصف ناپذير جنگيدند، نبرد دليران سخت بود و پافشاري پارسيان به اندازه اي که مرداني که جنگ افزاري نداشتند، به مقدونيان حمله کرده، آنها را مي گرفتند و با سنگيني خود به زير مي کشيدند و با تيرهاي خود مقدونيان، آنها را مي کشتند. هنگامي که آريابرزن در آستانهي شکست قرار گرفت، برآن شد تا خود را به پارسه برساند؛ در نتيجه با چهل سوار و چندين هزار پياده، خود را بي پروا به سپاه مقدوني زده، گروه بسياري را کشته، موفق شد تا از ميان مقدونيان بگذرد و از محاصره بيرون آيد. ولي گروهي از مقدونيان که از راه جلگه به سوي پارس فرستاده شده بودند، از اجراي قصد او مانع گرديدند. با وجود وضع نااميدانه اي که مقدونيان از جلو و از عقب به تعقيب او بودند، آريابرزن، خود را به صفوف مقدوني زد و چندان جنگيد تا سرانجام خود و همراهانش در دفاع از حيثيت ايران شرافتمندانه به شهادت رسيدند ويادشان را در زندگي ايرانيان جاودانه ساختند.[۲] آريا برزن اسکندر از تيرداد، فرماندار[۳]يا گنجور پارسه[۴] نامه اي دريافت کرد که در آن، وعدهي واگذاري شهر را داده بود. تيرداد از اسکندر خواسته بود در پيشروي شتاب کند تا کساني که مي خواهند شهر را براي داريوش نگهدارند، نتوانند قدرت را به دست گيرند. پس از مرگ آريابرزن و سربازانش، راه اسکندر به پارسه شهر و تخت شاهنشاهان جهان بازشد؛ گجسته که از آريابرزن خشمگين بود، برسرراهش به هر روستايي که مي رسيد، دستور مي داد آن را به آتش بکشند و مردم را کشتار کنند. اسکندر در روز ۱۱ بهمن به پارسه شهر رسيد، شهري که در جهان باستان نمونه بود. پارسه و همچنين پاسارگاد که قلب شاهنشاهي ايران بودند، برج و باروي دفاعي نداشتند؛ در ظاهر داريوش بزرگ با سربازان و ديوان اداري اش، آنچنان بر شاهنشاهي بزرگ خود چيره بود که مردمان اين شهرها را هراسي از دشمن نبود. پارسه شهر بويژه از هنگامي که داريوش آن را پايتخت نمادين جهان بافرهنگ نهاده بود، زيباترين و با شکوهترين و افزون برآن، ثروتمندترين شهر جهان بود. گجسته شهر را به دست سپاهيانش سپرد تا شهر را با خاکيکسان کنند. او به آنها دستور داد تا هرکس را که مي بينند، چه زن باشد، چه کودک و پيرمرد زنده نگذارند. به گفتهي ديودور[۵] اسکندر اعلام کرد که اين شهر بدترين دشمنيونان است و دستور داد مگر تخت را غارت کنند. در آن هنگام شهري زيرآفتاب به ثروت اين شهر نبود، خانه هاي مردم پر بود از ثروتي که در ساليان دراز گردآمده بود. بسياري از شهر گريخته، برخي خودکشي کردند؛ مردم شهر هنگامي که مي ديدند که مقدونيان پابرهنه و وحشي چگونه به بانوان و دختران تجاوز مي کنند، آنها را از بام خانه به زمين مي افکندند تا کشته شوند و به دست اين خونخواران نيفتند. برخي خانهي خود را آتش مي زدند تا خود و خانواده شان در آتش بسوزند و به دست درندگان مقدوني نيفتند. مقدونيان به عادت خود، پسران را نيز مورد تجاوز قرار مي دادند و از اينرو، پسران نيز خود را از بام ها به زمين مي انداختند ويا آنکه خود را در چاهها رها مي کردند تا گرفتار چنين ننگي که هيچگاه در فرهنگ کهنسال سرزمينشان راه نيافته بود نشوند. دل هر پارسي و ايراني و افزون بر آن، هر انسان آزاده اي از شنيدن اين سخنان به درد مي آيد. اومستد مي نويسد: «اسکندر براي آنکه به بدنامي خود بيفزايد، در نامه هايش مي باليد که چگونه فرمان کشتار عام اسيران پارسي را داده بود ...» و اين است چهرهي غرب غارتگر که هيچ نداشت و خود را باغارتگري نيرومند ساخت. ثروت هاي پارسه شهر وتخت آن، بزرگترين گنجينهي جهان به شمار مي رود؛ آنچه سبب پاگرفتن اروپا به عنوان قاره اي نيرومند در روزگار پسين شد، همين غارت ثروت هاي سازمان جهاني هخامنشي بود. بزرگترين گنجينهي جهان که ارزش کل آن را ۱۲۰ هزار تالان سيم گزراش کرده اند، ضبط و بر ۲۰ هزار استر و ۵ هزار شتر بار کرده و به شوش و بابل و از آنجا به مقدونيه بردند.[۶] افزون بر گنجينه و گوهر و زر و سيم، چندين پيکرهي زرين از شاهنشاهان وجود داشت که غارتگران آنها را پاره پاره کرده و ميان خود بخش مي کردند، پلوتارک مي گويد در اين ميان چشم گجسته به پيکرهي زرين بزرگ و شکوهمند خشايارشا افتاد که سرنگون شده بود، وي رو به پيکره کرده گفت: نمي دانم بايد بگذارم بر خاک افتاده باشي و به سبب لشکرکشي بهيونان کيفر گردييا آنکه به خاطر روان بزرگ و صفت هاي والايت تو را گرامي دارم و از زمين بلندت کنم؟ او چندي در کنار پيکره بماند سپس گذشت[۷] و در پشت سر او درندگان ان را پاره پاره کردند. مقدونيان ويونانيان از روي کينه و رشک چهرهي بسياري از نگاره ها را که شاهنشاه را به تصوير مي کشيد تخريب کردند. مقدونيان در غارت شهر از کشتنيکديگر دريغ نداشتند و بسياري دست هاييکديگر را با شمشير مي بريدند تا غنايم بيشتري بدستشان آيد. كورتيوس[۸] گزارش ميكند كه «لشكريان اسكندر، تختجمشيد را ابتدا غارت كردند، پارچههاي زيبا را تكهتكه كردند تا هر كدام پارهاي از آنرا بربايند، پيكرههاي سنگين را خرد ميكردند تا پارهاي از آنرا صاحب شوند. صندليهاي باشكوه را ميشكستند تا قطعات عاج و سنگهاي گرانبهاي آنرا بهيغما برند و هر چه را كه نميتوانستند ببرند، نابود ميكردند». به تقريب همزمان، پاسارگاد، پايتخت آييني هخامنشي، جايي که شاهنشاهان درآنجا بر تخت مي نشستند نيز به دست مقدونيان افتاد. گوبروا فرماندار پاسارگاد شهر و گنجينهي آنرا به اسکندر تسليم کرد.[۹] با گرفتن پارسه شهر، گجسته که مي خواست جاي شاهنشاه هخامنشي را بگيرد، در تخت ماند تا در نوروز مانند شاهنشاهان هخامنشي بر تخت نشيند و نمايندگان کشورها در گرامي داشت شاهنشاه به تخت آيند؛ اما مگر کساني که در گذشته به دست گجسته بر سر کار آمده بودند ويا آنکه در سمت خويش ابقا شده بودند، شمار اندکي، آن هم پس از پايان نوروز (پس از سيزدهم فروردين) به پارس شهر آمدند. ماجرا هنوز به پايان نرسيده بود، در سرزمين پارس هنوز مراکز پايداري متعدد وجود داشت که اسکندر مصمم شديکيک آنها را در جريان نبردهاي سخت، در بهار سال ۲۲۹ هخامنشي خنثي کند. کورتيوس[۱۰] مي نويسد که مقدونيان کشتزارها و روستاهاي پارس را با خاکيکسان کردند و بسياري از ده ها را متصرف شدند؛ ديودور[۱۱] مي افزايد که اسکندر شهرها و دژهاي پارسي را طي کرده، شماري را با اعمال زور شديد و شماري ديگر را با نرمش به فرمان آورد. اسکندر در بازگشت به پارسه مي توانست گمان داشته باشد که هرگونه پايداري نظامي درهم شکسته شده است. وي تا آغاز خرداد در تخت ماند و سپس علي رغم پند سردارش پارمنيون، با به آتش کشيدن آن دريکي از روزهاي آغازين خرداد سال ۲۲۹ هخامنشي، به سوي همدان براي رويارويي با داريوش شتافت. دربارهي آتش سوزي تخت، چندين روايت هست؛ آرين[۱۲] که نوشته اش برپايهي پتولميوس (بطلميوس) است کهيکي از دوستان گجسته بوده و شاهد عيني به شمار مي رفته، مي گويد گجسته تخت را به عمد آتش زد. انگيزهي گجسته در آتش زدن تخت، از ميان بردن هويت فرهنگي و آييني آن بود. نلدکه گويد که اسکندر خواست با آتش زدن تخت، بفهماند که شاهنشاهي پارس به کلي ويران شده است.[۱۳] بريان مي نويسد: همگي جهانيان معترف اند که اين عمل، حاصل و نتيجهييک تصميم سياسي انديشيده از سوي اسکندر بود؛ اسکندر نمي توانست غافل از اين باشد که سرزمين پارس و پايتخت هايش، همواره قلب ايدئولوژيک قدرت شاهنشاهي پارس و سترگي خانداني آن بود. کورتيوس و ديودور، آشکارا دشمني مردم پارس و تصميم اسکندر را براي آتش زدن کاخ ها علت و معلوليکديگر مي دانند. کورتيوس مي گويد از فرمانبرداري مغلوبان زمان زيادي نمي گذشت و آنها قدرت تازه را تحقير مي کردند و از آن نفرت داشتند؛ ديودور مي نويسد که اسکندر با مردم پارس روابط بسيار بدي داشت و به سختي از آنان بدگمان بود. مردم پارس از ديد نظامي سربه فرمانبرداري گذاشتند، ولي به تاريخ سرزمين خود که با دستاوردهاي شاهنشاهان و بنيادهاي خانداني در آميخته بود و داريوش سوم از ديدهي آنان، نمايندهي همگي اين افتخارات بود، دلبستگي و پيوند ناگسستني داشتند؛ اسکندر هنگامي که پذيرفته شدن خود را از سوي مردم پارس امري ناممکنيافت، بر آن شد تا کاخ هاي شاهنشاهان و انجمن همپرسگي پارس را آتش بزند و از ميان ببرد تا به پارسيان سرسخت و آشتي ناپذير نشان دهد که کتاب شکوه و بزرگي شاهنشاهي بسته شده و دوران آن افتخارات به سرآمده است.[۱۴]
نويسندگاني چون پلوتارک، کوئينتوس کورتيوس روفوس و ديودور سيسيلي که از کليتارخوس برداشت کرده اند که داستانش را ۲۵ سال پس از واقعه نوشته است، سخناني براي تبرئهي اسکندر گفته اند. پلوتارک مي نويسد که با به آتش کشيدن تخت، به زودي از اين کار پشيمان شد و بيهوده فرمان داد که آتش را فرونشانند.[۱۵] ديگران براي تبرئهي گجسته، آتش سوزي را به گردنيک روسپي انداخته اند. براي نمونه ديودور مي نويسد: اسکندر در برگزاري جشن پيروزي هايي که تا آن هنگام به دست آورده بود، مهماني باشکوهي پديد آورد. روسپياني هم در اين مهماني بودند، باده خواري ها ادامه داشت و بزودي خشم و خروش مستي به همه دست داد.يکي از روسپيان به نام تائيس که معشوق اسکندر بود، چند بار گفت:يکي از برترين کارهايي که اسکندر مي تواند با آنجام آن مشهور شود، اين است که کاخ هاي هخامنشي را آتش بزنيم و دريک چشم به همزدن، اين کاخ هاي باشکوه را از ميان ببريم. همه کف زنان گفتند تنها اسکندر شايستگي انجام چنين کار بزرگي را دارد. گجسته اختيار خود را به دست مستان داد، همه زوزه کشان از تالار بيرون پريدند، اسکندر و به دنبالش تائيس نخستين مشعل ها را روي کاخ ها انداختند و ديري نگذشت که که همهي ساختمان هاي تخت شعله ور شدند. آنان مشعلهاي خود را به ميان ۸۷۳ ستون تخت انداختند و بنايي كه دويست سال بود كه با همفكري و همكاري همگي مردمان شاهنشاهي هخامنشي ساخته ميشد را به آتش كشيدند. آنهمه سقفهاي چوب سدر، آنهمه پيكرههايي كه ريزهكاريهاي آن نه با قلم و پتك، كه به دقتيك جواهرتراش و با سوزن تراشيده شده بودند، از بلنداي بيست متري بر زمين در ميغلطيدند و خرد ميشدند. تخت که در دويست سال گذشته جايي براي گردهمايي همهي مردم جهان به شمار مي رفت ويگانگي همهي مردم جهان را نويد مي داد و همراه آن، بسياري کتاب ها از جمله اوستا که در همهي جهان تک بود و سرمايهي ديني و علمي ايرانيان و برخي ديگر کشورهاي جهان و همچنين آيينهي زندگي ايرانيان به شمار مي رفت از ميان رفت. کورتيوس مي نويسد سپاه مقدوني که در نزديکي شهر اردو زده بود، به تصور اينکه شهر از سانحه اي آتش گرفته، به کمک آمد تا آتش را خاموش کند؛ ولي هنگامي که ديد خود اسکندر به آتش افروزي مي پردازد، آب را به کناري نهاده، مواد سوختني در آتش انداخت. آتش به شهر نيز سرايت کرد و بخش بزرگي از شهر در آتش سوخت. برخي کاخ ها بيشتر ويران گرديده اند، براي نمونه کاخ خشايارشا بسي بيشتر از کاخ داريوش ويران شده است؛ سنگ هاي کاخ خشايارشا گويي براثر گرماي شديد ذوب شده اند. در تالار سدستون زمين انباشته از خاکستر است. اين است کردار کينه توزانهي بي سرو پاياني که به بزرگواري شاهنشاهان هخامنشي رشک مي بردند.کورتيوس مي نويسد: چنين بود فناي پايتخت همهي آسيا (منظور همهي جهان است)، فناي شهري که آنهمه مردمان گوناگون براي گرفتن داد بدانجا رو مي نهادند. از زمان ويران شدن آن، سده ها گذشت و او از ميان ويرانه ها ديگر برنخاست، مقدوني ها بعدها شرمسار گشتند از اينکه چنين شهري نجيب، بدست پادشاهشان نابود شد، گويند اسکندر بعد پشيمان شد. نشانه ی آتش بر روی یکی از ستون های آپادانا بخشي از بايگاني سازمان ديواني پارسه که بر کاغذ (پوست جانوران) نوشته نشده و به جاي آن، تخته هاي گلين به کاربرده شده بود، در آتش پخته شد و تا امروز ماند تا آنکه سازمان ديواني دقيق هخامنشي، عدالت اجتماعي به گسترده ترين مفهوم آن و انديشه هاي جهاني شاهنشاهان هخامنشي و ايرانيان و پارسيان را به همگان بنماياند.
[2] شرح جنگ دربند پارس: آريان، آناباسيس، 3، 6، 4؛ ديودور، 17، 68؛ کورتيوس، 3، 3 و 4 [5] شرح ديودور: کتاب 17، 69 تا 72 [6] ديودور، 17، 71، 1؛ کوئينتوس کورسوس روفوس، 5، 6، 9 [8] شرح کورتيوس: کتاب 5، 5 تا 7 | |
| | | | الکسندر در قلب ايران | |
|
مواضيع مماثلة | |
|
| صلاحيات هذا المنتدى: | شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
| |
| |
| |
|