صحبت در مورد تعهد و سرسپردگی

زوجین باید این قابلیت را در خود پرورش دهند که در مورد موضوع تعهد و
سرسپردگی با هم گفتگوهای سازنده ای داشته باشند؛ اما در عین حال باید توجه
داشته باشید که قرار نیست بحث و گفتگو پیرامون این مسئله ناراحت کننده و
زجرآور باشد. در این قسمت توصیه هایی وجود دارد که به کمک آنها می توانید
به راحتی گام بعدی در رابطه خود را مشخص کنید... هیچ کس نمی تواند
منکر این مطلب باشد که روابط رمانتیک پیچیده نیستند، اما اکثر اوقات افراد
(به ویژه آقایون) هیچ گونه توجه و تمایلی به تحلیل و بررسی موشکافانه ی
مسائل ندارند. شاید صحبت کردن و یا مطلب نوشتن در مورد یک ارتباط باز و
گفتگوی آزاد کار ساده ای باشد، اما در عمل کمتر اتفاق می اقتد که با شرکای
زندگی خود صحبت های جدی در این مورد داشته باشیم. ارتباط موفق تنها در
بیرون رفتن، شام خوردن، و آفریدن لحظه های شاد و بی دغدغه خلاصه نمی شود.
گاهی اوقات لازم است صحبت هایی خشک و جدی در مورد تعهد و سرسپردگی، تعیین
اهداف زندگی، و ایده ها و طرح های بلند مدت زندگی خود داشته باشید. به هر
حال زمانی فرا میرسد که هر دو نفر در یک رابطه به جایی می رسند که باید
معین کنند ارتباطشان به چه سمت و سویی سوق داده می شود و برای رسیدن به
ایده هایی که در ذهن دارند باید چه مسیری را طی نمایند. بحث و گفتگو در
مورد تعهد باید جدی باشد، اما لازم نیست که در جدیت زیاده روی به خرج
دهید. به این منظور می بایست گفتگو در مورد این مطلب را به تدریج و با
پیشرفت رابطه همگام نمایید. اصلاً غیر عادی نیست که یکی از طرفین نسبت به
دیگری تعهد بیشتری را طلب کند. این مطلب را هم باید در نظر بگیرید که اگر
گفتگو در مورد تعهد، خیلی زود مطرح شده و یا با شریکی در میان گذاشته شود
که با شما بر روی یک طول موج قرار نگرفته باشد، نتیجه می تواند خیلی
دردناک باشد. توصیه می شود که گفتگو در مورد هر مسئله ای که مربوط به تهعد
می شود را تا زمانیکه هر دو نفر علائمی از نیاز به تعهد را به صورت غیر
کلامی از خود نشان نداده اند، به تعویق بیندازید. اصلاً اشکالی ندارد که
یکی از طرفین به دنبال ارتباطی باشد که میزان تعهد و سرسپردگی در آن
بالاتر است، ولی این امر که یکی از طرفین بخواهد با تهدید و ارعاب و یا
زور و اجبار طرف مقابل را مطیع کند که در ارتباط با او باقی بماند کار
غلطی است. اگر ارتباط به خودی خود قوی و سالم باشد، به مرور زمان هر دو طرف
به این تقابن ذهنی می رسند که باید در مورد "تعهد بیشتر در رابطه" با
یکدیگر به گفتگو بپردازند. اگر چنین تلاقی و اتصالی بوجود نیاید، شاید
ارتباط فاقد آن شالوده ای باشد که برای پی ریزی یک ارتباط بلند مدت احساس
می شود. در یک چنین ارتباطی طرفین هرچقدر هم که با یکدیگر صحبت کنند، باز
هم نمی توانند به یک نقطه ی مشترک دست پیدا کنند. زمانی که مشخص شد هر دو
نفر کاملاً حاضر هستند که ارتباط خود را به نقاط عمیق تری ببرند، آنوقت
زمان مناسب برای گفتگو به خودی خود پیش می آید و می توانید به سادگی
پیرامون مبحث تعهد و سرسپردگی با یکدیگر به تبادل نظر بپردازید. اکثریت
قریب به اتفاق مشاوران حرفه ای تاکید می کنند که مبحث "گفتگوی آزاد" اهمیت
زیادی دارد، اما آنها اغلب یک دیدگاه مهم را در نظر نمی گیرند: "یک بحث
آزاد واقعی امری فوق العاده دشوار است". برای اینکه مکالمات سازنده ای
داشته باشید بهتر است این گفتگو را در جایی دنبال کنید که هر دویتان کاملاً
راحت بوده و احساس امنیت و آرامش داشته باشید. اگر شما کسی هستید که قصد
دارد بحث در این مورد را شروع کند، بد نیست پیش از شروع چند نفس عمیق
بکشید و یک جمع بندی کلی در ذهن خود داشته باشید. این گفتگو کاملاً دشوار و
استرس زاست و ممکن است هر احساس بد دیگری را به همسر آینده تان منتقل
کنید. شاید احساس کنید که این کار از ریسک بالایی برخوردار است، اما
فراموش نکنید که خودتان انتخاب کردید و خطرات احتمالی آن را پذیرفته اید.
ممکن بود که اگر در این کار بیش از این تعلل به خرج می دادید، خانمی که
قرار است در آینده همسر شما بشود، به شما پشت کند و خیلی راحت از شما
بگذرد. البته کاملاً حق دارید که عصبی باشید، اما به همان اندازه هم حق
دارید که در یک رابطه ای قرار بگیرید که طرف مقابل نسبت به شما متعهد و
پایبند باشد. اگر می بینید که همه چیز خوب پیش می رود و همه ی حرف هایتان
را می زنید، دیگر لازم نیست که همان لحظه از طرف مقابل انتظار داشته باشید
پاسخ های قاطعانه و صریحی به شما تحویل دهد. در حقیقت شما با سوال های
خود از او تقاضا می کنید که قلب خود را به روی شما باز کند و افکار و ایده
هایی را با شما در میان بگذارد که شاید برایش شخصی و خصوصی به حساب آیند.
بهترین چیزی که یک نفر می تواند آرزوی آن را داشته باشد این است که فقط
طرف مقابل حرف هایش را به خوبی گوش کرده و آنها را درک کند. زمانیکه تشریح
کردید که دلتان می خواهد ارتباطتان به کجا ختم شود – به عنوان مثال فقط
مال هم باشید، نامزد کنید، و یا مقدمات ازدواج
را فراهم آورید - به هر حال هر چیزی که می توانستید بگویید را گفته اید.
دیگر این به عهده ی شریک شماست که واکنش درستی از خود نشان دهد. این زمان
واقعاً در هر رابطه ای حساس است چرا که هم احتمال دارد طرف مقابل از نظر
شما استقبال کند و هم این احتمال وجود دارد که از شما روی گردانده و نظری
مخالف آنچه بازگو کرده اید داشته باشد. زمانیکه شما این مسئله را عنوان
کردید، باید بر روی آن کار کنید حتی اگر طرف مقابل پیرامون این مسئله از
خود هیچ گونه واکنشی نشان نداده باشد. برخی از زوجین از این مسئله می ترسند
که اگر مبحثی جدی در رابطه وارد شود، ارتباط آنها به طور کلی دیگر مانند
سابق با نشاط و سرگرم کننده نخواهد بود. شما می توانید در هفته روزهایی را
به این کار اختصاص دهید و همچنان طراوت و شادابی گذشته را در ارتباطتان
حفظ کنید. به عنوان مثال می توانید با هم به سینما بروید و یا به تماشای
یک مسابقه ی ورزشی بنشینید. به هر حال باید قبول کنید که گاهی اوقات باید
قدری جدی تر با قضایا برخورد کنید و در مورد مسائل جدی تر عمیق شوید. توجه
داشته باشید که ارتباط باید از نظر هر دو طرف رضایت بخش باشد. ممکن است
برخی از زوج های سرسپرده احساس کنند که هر چقدر ارتباط بیشتر به جلو پیش می
رود، رابطه شان پیچیده تر می شود. برای برخی از افراد انجام این کار که
با توجه به نیازهای طرف مقابل تصمیم گیری کنند، امر دشواری است. برخی از
افراد نیز هم هستند که کلاً با مقوله وفاداری مشکل دارند. صحبت کردن در
مورد تعهد تنها به منزله ی اولین گام به سوی یک زندگی سالم تک همسری شناخته
می شود. حفظ آرمان ها و تعهدات فردی نیازمند هشیاری، تداوم و تلاش می
باشد. باید به طرف مقابل توضیح دهید که اگر کسی را برای همیشه در کنار خود
را داشته باشد چه فوایدی برایش در بر دارد . اطلاع از مزایای این امر به
او کمک می کند که انتخاب های آگاهانه تر و راحت تری داشته باشد.